پی سر

لغت نامه دهخدا

پی سر. [ پ َ / پ ِ س َ ] ( اِ مرکب ) ( از: پی ، پشت + سر بمعنی رأس پشت گردن ) قفا. قذال. || پشت گردنی. لت. سیلی که بپشت گردن زنند.زدن به پشت گردن و این در لهجه آذری متداول است.

فرهنگ فارسی

( اسم )۱- پشت گردنقفا. ۲- پشت گردنی سیلیی که به پشت گردن زنند.

گویش مازنی

/pey sar/ روستایی از دهستان چهاردانگه ی هزارجریب ساری

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

پی سرپی سرپی سرپی سرپی سر
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
پی سر به معنی ( پسِ سر ) و یا پس گردن و پشتِ سر هست.
از زبان آذری به ترکی آذربایجانی منتقل شده.
مثلا ( پی سر یوغون دی ) یعنی گردنش کلفت است.
به ملکی گالی دنباله روی