پی ریختن

لغت نامه دهخدا

پی ریختن. [ پ َ / پ ِ ت َ ]( مص مرکب ) بنیاد نهادن. پی افکندن. بنیان گذاردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر )بنیاد نهادنپی افکندناساس چیزی ( بنا و غیره ) را گذاشتن .
بنیاد نهادن پی افکندن

پیشنهاد کاربران

بن افکندن. [ ب ُ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پی افکندن. پی ریختن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
همت او بر فلک ز فلخ بنا کرد
بر سر کیوان فکند بن پی ایوان.

بپرس