لغت نامه دهخدا
- پی جوی کسی ( چیزی ) شدن ؛ در جستجوی آن بودن.
فرهنگ عمید
* پی جوی کسی (چیزی ) شدن: در جستجوی کسی یا چیزی برآمدن.
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
پی جو، کنجاو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه ی "پِی جو" را می توان به جای واژه بیگانه [پیجر] نیز به کار برد.
پی جویی کردن=پیج کردن
پی جویی کردن=پیج کردن