پی جان

لغت نامه دهخدا

پی جان. [ پ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان. واقع در 9 هزارگزی جنوب خاوری رودسر. جلگه ، معتدل ، مرطوب. دارای 40 تن سکنه. راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).، پیجان. ( اِخ ) پیشان. نام قصبه ای در ترکستان شرقی تابع دولت چین ، در دامنه سلسله تیان شان ، در 80 هزارگزی مشرق تورفان در 42 درجه و 25 دقیقه عرض شمالی و 88 درجه و 20 دقیقه طول شرقی. قسمتی از آن محاط سور و نقاط همجوار آن بسیار حاصل خیز است. آنجا پنبه ، کنجد، حبوبات و انواع میوه ها بعمل آید و مرکز قضایی ملحق به ایالت کانچو میباشد. در اوایل اسلام آنجا مرکز حکومت خان مقتدر اویغوری بوده است. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیجان. [ پ َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع در 9هزارگزی جنوب رودسر و 4 هزارگزی شمال باختر رحیم آباد. جلگه ، معتدل ، مرطوب. دارای 85 تن سکنه. آب آن از نهر پل رود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

ده کوچکی از دهستا

پیشنهاد کاربران

بپرس