( پی (یَه چینه) به خو مالیدن (ورساییدن) ) پی چیزی را بخو مالیدن؛ اَو یَه چینه به خو ریدن؛ ساسه ور خو وَندِن؛ عادت کردن به چیزی؛ به روی خود نیاوردن چیزی؛ پذیرفتن مساله ای