پکنه. [ پ َ ن َ / ن ِ ] ( ص ) مردم فربه کوتاه بالا را گویند. ( برهان قاطع ). کوتاه قد و کلفت و سروته یکی. در تداول عوام تاپو. خپله : آن دختر پکنه عصمت الدین سرمایه زهد و نیک نامی است.
انوری ( از فرهنگ جهانگیری ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) مردم فربه کوتاه بالا خپله تاپو .
فرهنگ معین
(پَ نَ یا نِ ) (ص . ) مردم فربه کوتاه بالا، خپله .
فرهنگ عمید
۱. چاق، فربه. ۲. کوتاه قد: آن دختر پکنه عصمة الدین / سرمایهٴ زهد و نیک نامی ست (انوری: مجمع الفرس: پکنه ).