پکمال. [ پ َ / پ ُ ] ( اِ ) افزار کفشگران باشد که بدان خط کشند و بعربی مخط گویند. ( برهان قاطع ). آهن چرم دوزی که بدان خط کشند و نقش کنند. خطکش کفاشان.مِخط. محطّ. ( منتهی الارب ). مِحَطّه. حَط... صیقل کردن چرم و نقش نمودن بر آن به پکمال. ( منتهی الارب ).