مفاهیم تاریخی پکس بریتانیکا یا پکس بریتانیا ( به لاتین:Pax Britannica؛ به معنای: «صلح بریتانیا» و الگو گرفته از Pax Romana ) اشاره به دوره صلح نسبی بین قدرت های بزرگ بود که طی آن امپراتوری بریتانیا به قدرت هژمونیک جهانی تبدیل شد و نقش «پلیس جهانی» را پذیرفت.
... [مشاهده متن کامل]
بین سال های ۱۸۱۵ و ۱۹۱۴ میلادی، دوره ای که به عنوان «قرن امپراتوری» بریتانیا شناخته می شود، حدود ۲۶٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع ( ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مایل مربع ) از قلمرو و تقریباً ۴۰۰ میلیون نفر به قلمروی امپراتوری بریتانیا اضافه شدند. پیروزی بر فرانسه ناپلئونی، انگلیسی ها را بدون هیچ رقیب جدی بین المللی، به جز روسیه تزاری در آسیای مرکزی، رها کرد. هنگامی که روسیه تلاش کرد نفوذ خود را در بالکان گسترش دهد، انگلیسی ها و فرانسوی ها آنها را در جنگ کریمه ( ۱۸۵۳–۱۸۵۶ ) شکست دادند و بدین وسیله از امپراتوری عثمانی حفاظت کردند.
نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بیشتر مسیرهای تجاری کلیدی دریایی را کنترل می کرد و از قدرت دریایی بی چون و چرای برخوردار بود. در کنار کنترل رسمی اعمال شده بر مستعمرات خود، موقعیت مسلط بریتانیا در تجارت جهانی به این معنی بود که دسترسی به بسیاری از مناطق مانند آسیا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و آفریقا را به طور مؤثری توسط بریتانیا کنترل می شد. بریتانیایی ها نیز، به شدت و با ایجاد حس ناامیدی دیگر امپراتوری های استعماری، به ایالات متحده کمک کردند تا دکترین مونرو که سلطه اقتصادی بریتانیا را در قاره آمریکا حفظ می کرد را برقرار کند. بازرگانان، کشتی رانان و بانکداران بریتانیایی از چنان برتری چشمگیری نسبت به امپراتوری های دیگر برخوردار بودند که علاوه بر مستعمرات، یک امپراتوری غیررسمی نیز داشتند.
... [مشاهده متن کامل]
بین سال های ۱۸۱۵ و ۱۹۱۴ میلادی، دوره ای که به عنوان «قرن امپراتوری» بریتانیا شناخته می شود، حدود ۲۶٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع ( ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مایل مربع ) از قلمرو و تقریباً ۴۰۰ میلیون نفر به قلمروی امپراتوری بریتانیا اضافه شدند. پیروزی بر فرانسه ناپلئونی، انگلیسی ها را بدون هیچ رقیب جدی بین المللی، به جز روسیه تزاری در آسیای مرکزی، رها کرد. هنگامی که روسیه تلاش کرد نفوذ خود را در بالکان گسترش دهد، انگلیسی ها و فرانسوی ها آنها را در جنگ کریمه ( ۱۸۵۳–۱۸۵۶ ) شکست دادند و بدین وسیله از امپراتوری عثمانی حفاظت کردند.
نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بیشتر مسیرهای تجاری کلیدی دریایی را کنترل می کرد و از قدرت دریایی بی چون و چرای برخوردار بود. در کنار کنترل رسمی اعمال شده بر مستعمرات خود، موقعیت مسلط بریتانیا در تجارت جهانی به این معنی بود که دسترسی به بسیاری از مناطق مانند آسیا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و آفریقا را به طور مؤثری توسط بریتانیا کنترل می شد. بریتانیایی ها نیز، به شدت و با ایجاد حس ناامیدی دیگر امپراتوری های استعماری، به ایالات متحده کمک کردند تا دکترین مونرو که سلطه اقتصادی بریتانیا را در قاره آمریکا حفظ می کرد را برقرار کند. بازرگانان، کشتی رانان و بانکداران بریتانیایی از چنان برتری چشمگیری نسبت به امپراتوری های دیگر برخوردار بودند که علاوه بر مستعمرات، یک امپراتوری غیررسمی نیز داشتند.