پژهش

لغت نامه دهخدا

پژهش. [ پ ُ هَِ ] ( اِمص ) پژوهش. مقابله :
آنکه او این سخن شنید ازش
باز پیش آردتا کند پژهش.
در حاشیه لغت نامه اسدی نسخه نخجوانی این لفظ بمعنی مقابله و روبرو کردن و شعر رودکی به شاهد آمده است در فرهنگ اوبهی نیز لغت پژهش بمعنی مقابله آمده است. لکن ظاهراً کلمه مخفف پژوهش است در همه معانی آن.

فرهنگ عمید

= پژوهش

پیشنهاد کاربران

بپرس