پژمرده کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پژمراندن پژمرانیدن
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
خرد شدن، سنگ فرش کردن، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید