دیکشنری
مترجم
بپرس
پژمردنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پژمردنی. [ پ َ م ُ دَ ] ( ص لیاقت ) که پژمرده تواند شد. قابل پژمردن. پژمرده شونده. افسردنی. ذاوی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها