[ویکی فقه] پِچْنگْها، از اقوام ترک تبار آسیای مرکزی هستند. این قوم مدتی در سرزمین روسیه و نزدیکی بلاد روم (آسیای صغیر) می زیستند.
نام این قوم در زبان های مختلف به صورت های گوناگون آمده است: مؤلفان یونانی آن را به صورت پاتسیناک و مؤلفان بیزانسی با نام های پاتزیناکی (پاتزیناکایه)، پی چی نیگی، پچنکی و جز آن ها معرفی کرده اند. در متون اسلامی عربی و فارسی نام این قوم به صورت های بجاناک و بجناک آمده است. کاشغری نام این قوم را بَجانَک نوشته است. در زبان گرجی این قوم را پاچانیکی، و در ارمنی پاچیناک می نامیدند. در زبان مجاری نام این قوم به صورت های بیسِنی و پی چناتی آمده است. در متون لهستانی این نام به صورت های پیه چی نیگ و پین چناک، و در روسی پِچِنِگ ثبت شده است همۀ این نام ها برگرفته از بشناق و پچناک است که با واژه پاشِنوگ در زبان اسلاوی کهن قرابت دارد و به معنای «تیره یا طایفه ای با پیوند سببی» است. برخی نام این قوم را مشتق از واژۀ تخاری کَنک، به معنای سنگ دانسته اند.
خاستگاه پچنگ ها
خاستگاه پچنگ ها نیز مشخص نیست. برخی این قوم را به تبت نسبت داده اند. کاشغری قوم بجانگ (پچنگ) را در یک جا قبیله ای از غزان، و در جای دیگر از ترکان معرفی کرده است. گومیلف مدعی است که در اواخر سدۀ ۵م در نتیجۀ اختلاط ترکان آلتای با مهاجران، مجموعه ای مرکب از ۵۴۶ قبیله پدید آمد که تورکوت نام گرفت. اینان به تدریج در سرزمین های دورتر از آلتای پراکنده شدند و به غرب روی آوردند. پچنگ ها ظاهراً از این مجموعه بودند که با غزان درآمیختند. بارتولد با استناد به نوشتۀ کاشغری و رشیدالدین فضل الله، پچنگ ها را از جملۀ غزان آورده است. پچنگ ها خود مجموعه ای مرکب از چند قبیله بودند که ضمن امتزاج با کوچندگان ترک تبار ممزوج با سرمت ها و قبایل اوگروفین۱ پدید آمدند و اندکی نیز با مغولان درآمیختند. در سده های ۲-۳ق/۸-۹م پچنگها از آسیای مرکزی به غرب روی آوردند و در محدودۀ میان رود ولگا و کوههای اورال سکنا گزیدن. ابن فضلان ضمن ارائۀ مطالبی دربارۀ پچنگ ها می نویسد که آن ها در کنار آب آرامی شبیه دریا سکنا دارند و به خلاف غزان مردمی فقیرند.
جایگاه پچنگ ها
غزان که در نواحی شمال شرقی پچنگ ها می زیستند و مردمی ثروتمند بودند، حدود سال ۲۴۶ق/۸۶۰م پچنگ ها را به سوی غرب راندند. اندکی بعد در آخرین دهۀ سدۀ ۹م پچنگ ها در همسایگی خزران جای گرفتند، خزران نیز برای وصول مالیات، همواره آنان را در معرض تاخت و تاز قرار می دادند. پچنگ ها را وحشیانی با حرص و آز پایان ناپذیر که در مقابل پول می توان آن ها را خرید و در جنگ با دیگر وحشیان و روس ها مورد استفاده قرار داد، دانسته اند. در اواخر سدۀ ۳ق/۹م پچنگ ها به محدودۀ مرزهای غربی خزران روی آوردند و در آن جا مستقر شدند. گردیزی که در سدۀ ۵ق/۱۱م می زیسته، خلاف نظر ابن فضلان را بیان داشته، و پچنگ ها را خدواندان مال نامیده است. این ماجرا مربوط به زمانی است که به نوشتۀ گریزی، پچنگ ها به جنوب و مغرب خزر روی آورده بودند. وی می نویسد که از هر ناحیه ای از ولایت قپچاق، از جنوبِ غربی خزر و از غرب سقلاب (اسلاو) مردمی به آنان پیوستند. سپس اشاره می کند که این اقوام همه در حال جنگ اند و با پچنگ ها پیکار، و اینان را برده می کنند و می فروشند. وی ضمن شرح ثروت پچنگ ها می افزاید که آنان دارای گوسفندان، ستوران، ظرف های زرین و سیمین و سلاح های بسیارند و کمرهای سیمین دارند. دربارۀ جایگاه پچنگ ها مؤلف حدود العالم در شرح مربوط به دریای سیاه (دریای گُرزیا یا گرجیان= بنطس) حد شمال آن را جای های بجناک، خزران، بلغار و سقلاب نامیده است. مؤلف کوه های شمال قفقاز را حد فاصل میان بجناک خزری و بلغار روس نوشته. منطقۀ پچنگ ها را جنوب سرزمین های روس و قپچاق دانسته، و مدعی شده است که سرزمین بجناک های ترک از مشرق حدود غز، از جنوب به برطاس و براذاس، از مغرب به حدود مجار (مجغر) و روس و در جنوب ناحیۀ قپچاق است. وی سرزمین خزران را در شرق ناحیۀ بجناک آورده، و آنان را بجناک خزر نامیده است. شاه خزران همه ساله با پچنگ ها درگیر می شد و به نوشتۀ ابن رسته اشخاص متمکن و دارای بضاعت را مکلف می نمود که به تناسب ثروت خود هزینۀ جنگجویان را برای پیکار با پچنگ ها بپردازند. قپچاق ها نیز همانند خزران عرصه را بر پچنگ ها تنگ می کردند و در نتیجه اینان را به سوی اراضی مجارها می راندند. پچنگ ها در اراضی وسیعی از کرانۀ رود ولگا تا مصب رود دانوب پراکنده شدند. کار اصلی آنان پرورش دام بود. در سدۀ ۴ق/۱۰م پچنگ ها دو شاخه (شرقی و غربی) شدند
حمله به اراضی روس ها و بلغارها
...
نام این قوم در زبان های مختلف به صورت های گوناگون آمده است: مؤلفان یونانی آن را به صورت پاتسیناک و مؤلفان بیزانسی با نام های پاتزیناکی (پاتزیناکایه)، پی چی نیگی، پچنکی و جز آن ها معرفی کرده اند. در متون اسلامی عربی و فارسی نام این قوم به صورت های بجاناک و بجناک آمده است. کاشغری نام این قوم را بَجانَک نوشته است. در زبان گرجی این قوم را پاچانیکی، و در ارمنی پاچیناک می نامیدند. در زبان مجاری نام این قوم به صورت های بیسِنی و پی چناتی آمده است. در متون لهستانی این نام به صورت های پیه چی نیگ و پین چناک، و در روسی پِچِنِگ ثبت شده است همۀ این نام ها برگرفته از بشناق و پچناک است که با واژه پاشِنوگ در زبان اسلاوی کهن قرابت دارد و به معنای «تیره یا طایفه ای با پیوند سببی» است. برخی نام این قوم را مشتق از واژۀ تخاری کَنک، به معنای سنگ دانسته اند.
خاستگاه پچنگ ها
خاستگاه پچنگ ها نیز مشخص نیست. برخی این قوم را به تبت نسبت داده اند. کاشغری قوم بجانگ (پچنگ) را در یک جا قبیله ای از غزان، و در جای دیگر از ترکان معرفی کرده است. گومیلف مدعی است که در اواخر سدۀ ۵م در نتیجۀ اختلاط ترکان آلتای با مهاجران، مجموعه ای مرکب از ۵۴۶ قبیله پدید آمد که تورکوت نام گرفت. اینان به تدریج در سرزمین های دورتر از آلتای پراکنده شدند و به غرب روی آوردند. پچنگ ها ظاهراً از این مجموعه بودند که با غزان درآمیختند. بارتولد با استناد به نوشتۀ کاشغری و رشیدالدین فضل الله، پچنگ ها را از جملۀ غزان آورده است. پچنگ ها خود مجموعه ای مرکب از چند قبیله بودند که ضمن امتزاج با کوچندگان ترک تبار ممزوج با سرمت ها و قبایل اوگروفین۱ پدید آمدند و اندکی نیز با مغولان درآمیختند. در سده های ۲-۳ق/۸-۹م پچنگها از آسیای مرکزی به غرب روی آوردند و در محدودۀ میان رود ولگا و کوههای اورال سکنا گزیدن. ابن فضلان ضمن ارائۀ مطالبی دربارۀ پچنگ ها می نویسد که آن ها در کنار آب آرامی شبیه دریا سکنا دارند و به خلاف غزان مردمی فقیرند.
جایگاه پچنگ ها
غزان که در نواحی شمال شرقی پچنگ ها می زیستند و مردمی ثروتمند بودند، حدود سال ۲۴۶ق/۸۶۰م پچنگ ها را به سوی غرب راندند. اندکی بعد در آخرین دهۀ سدۀ ۹م پچنگ ها در همسایگی خزران جای گرفتند، خزران نیز برای وصول مالیات، همواره آنان را در معرض تاخت و تاز قرار می دادند. پچنگ ها را وحشیانی با حرص و آز پایان ناپذیر که در مقابل پول می توان آن ها را خرید و در جنگ با دیگر وحشیان و روس ها مورد استفاده قرار داد، دانسته اند. در اواخر سدۀ ۳ق/۹م پچنگ ها به محدودۀ مرزهای غربی خزران روی آوردند و در آن جا مستقر شدند. گردیزی که در سدۀ ۵ق/۱۱م می زیسته، خلاف نظر ابن فضلان را بیان داشته، و پچنگ ها را خدواندان مال نامیده است. این ماجرا مربوط به زمانی است که به نوشتۀ گریزی، پچنگ ها به جنوب و مغرب خزر روی آورده بودند. وی می نویسد که از هر ناحیه ای از ولایت قپچاق، از جنوبِ غربی خزر و از غرب سقلاب (اسلاو) مردمی به آنان پیوستند. سپس اشاره می کند که این اقوام همه در حال جنگ اند و با پچنگ ها پیکار، و اینان را برده می کنند و می فروشند. وی ضمن شرح ثروت پچنگ ها می افزاید که آنان دارای گوسفندان، ستوران، ظرف های زرین و سیمین و سلاح های بسیارند و کمرهای سیمین دارند. دربارۀ جایگاه پچنگ ها مؤلف حدود العالم در شرح مربوط به دریای سیاه (دریای گُرزیا یا گرجیان= بنطس) حد شمال آن را جای های بجناک، خزران، بلغار و سقلاب نامیده است. مؤلف کوه های شمال قفقاز را حد فاصل میان بجناک خزری و بلغار روس نوشته. منطقۀ پچنگ ها را جنوب سرزمین های روس و قپچاق دانسته، و مدعی شده است که سرزمین بجناک های ترک از مشرق حدود غز، از جنوب به برطاس و براذاس، از مغرب به حدود مجار (مجغر) و روس و در جنوب ناحیۀ قپچاق است. وی سرزمین خزران را در شرق ناحیۀ بجناک آورده، و آنان را بجناک خزر نامیده است. شاه خزران همه ساله با پچنگ ها درگیر می شد و به نوشتۀ ابن رسته اشخاص متمکن و دارای بضاعت را مکلف می نمود که به تناسب ثروت خود هزینۀ جنگجویان را برای پیکار با پچنگ ها بپردازند. قپچاق ها نیز همانند خزران عرصه را بر پچنگ ها تنگ می کردند و در نتیجه اینان را به سوی اراضی مجارها می راندند. پچنگ ها در اراضی وسیعی از کرانۀ رود ولگا تا مصب رود دانوب پراکنده شدند. کار اصلی آنان پرورش دام بود. در سدۀ ۴ق/۱۰م پچنگ ها دو شاخه (شرقی و غربی) شدند
حمله به اراضی روس ها و بلغارها
...
wikifeqh: قوم_پچنگ ها