پچر

گویش مازنی

/pe char/ مراتعی که ابتدا مورد چرای گوسفندان و سپس رمه های گاو قرار گیرد - چرای دوباره ی یک مرتع

پیشنهاد کاربران

در لری بویراحمدی
پَچَّر - pachar
به معنای= اهل دردسر، اهل دعوا، دعوایی، آشوب طلب
[در برخی مناطق ( چَپَر ) تلفظ می شود ) ]
مثال:
آدم پچریَه= انسان آشوب طلبی است.
پُچَر: پستچی ( روسی )
پچر با کسره پ در لهجه بندرعباسی به معنای چسبیده مثل کنه به آدمها و حیواناتی اطلاق میشود که شخص را رها نمی کنند مانند پچ یا وصله و پینه لباس به انسان متصلند
( پچرو ) به چه علت ، برگرفته شده از لفظ "پس چرا"
این واژه به صورت زیاد در گفتار مردم اصفهان و نجف آباد شنیده می شود .

بپرس