پوکیدن

پیشنهاد کاربران

به جای متلاشی کردن
با یک تیر مغزش را متلاشی کنی
مغزش را بپوکونی
خاستگاه این واژه در لهجه اصفهانی است
پوکوند
له شدن
پوکیدن ازواژه ی پوک بِه معنای تو خالی گرفته شده، پوکیدن یعنی توخالی شدن، شکننده شدن وبه مرز نابودی رسیدن
پوکیدن از واژه پوک بِه معنای تو خالی گرفته شده پوکید ن یعنی توخالی شدن وشکننده شدن ونهایتا ازهم گسستن
در گفتار لری :
پُکیدن = ترکیدن، منفجر شدن
پوکیدن یا پُکیدن، ترکیدن با صدا، توپ را زیاد باد نکن می پوکه
در گویش فارسی جیرفت
ترکید - نابودشد
پوکید و پوکیدن لغتی فارسی است و در بین اهالی شیراز و استان فارس رواج دارد به معنی از هم گسیختن و ترکیدن.
بادکنک پوکید یعنی منفجر شد و از هم پاشید و از هم گسست.

بپرس