پولادسنج. [ س َ ] ( نف مرکب ) جنگی. دلاور. شجاع. اسلحه دار. ( انجمن آرا ). ج ، پولادسنجان : ترازوی پولادسنجان بمیل ز کفه بکفه همی راند سیل.نظامی.گرازنده شد تیغ بی هیچ رنج دو نیمه شد آن کوه پولادسنج.نظامی.رسیدند پولادسنجان چو باداساسی نهادند محکم نهاد.میر خسرو.