سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگی نیز خویش بود.
فردوسی.
|| ابهام. التباس. قذحمة. و فی المثل صرحت بقذحمة، ای وضحت القصة بعدالتباس. ( منتهی الارب ). تشابه ، شبهة؛ پوشیدگی کار و مانند آن. ( منتهی الارب ). غشاوة؛ پوشیدگی چشم. اشکال ؛ پوشیده شدن امر. ( منتهی الارب ). اشکال ؛ پوشیدگی ببردن و هذا من باب السلب والایجاب. ( تاج المصادر بیهقی ). عفاء؛ پوشیدگی و ناپدیدگی. ( منتهی الارب ).