پوشالی

/puSAli/

معنی انگلیسی:
made of straw or dunnage, fragile, frail, flimsy, house of cards, [fig.] fragile, tin-pot

لغت نامه دهخدا

پوشالی. ( ص نسبی ) منسوب به پوشال. از پوشال. || ضعیف و ناتوان : دولت یا مملکت پوشالی ؛ دولت یا مملکتی کوچک و ضعیف که میان دو دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان دو دولت قوی نباشد .

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به پوشال . ۱- ساخته از پوشال . ۲- ضعیف ناتوان . یا دولت ( مملکت ) پوشالی .دولتی ( مملکتی ) کوچک و ضعیف که میان دو یاچند دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان آنها نباشد.

فرهنگ معین

(ص نسب . ) ۱ - ساخته از پوشال . ۲ - سست ، ناتوان ، بی دوام .

فرهنگ عمید

هرچیز سست، سبک، و بی دوام.

گویش مازنی

/pooshaalay/

مترادف ها

chaffy (صفت)
پوچ، پوشالی

پیشنهاد کاربران

بی پایه هم چمار می شود
ناپایدار
پوشالیدن
کاربردِ پوشالیدن به آرش پوشالی شدن در پارسی رواست.
برگرفته از پی نوشت نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/09/blog - post_37. html
پوشالی
هوالعلیم
پوشالی : هر چیز سبک و تو خالی مثل کاه وساقه برنج وگندم و جو ؛ درون تهی ؛ پوچالی؛پوچ آلو ؛ پوچ آلوده. . . .
ضعیف و ناتوان.