پوستگال. ( اِ مرکب ) پوست بی موی که زیر دنبه گوسفند و زیر مقعد گوسفند باشد.( از برهان ). پوستگاله. پوست دبر گوسفند که سرگین ازمویهای آن آویخته است. ( برهان ). حمیرة : از غلام آنکه زی عیال آید او ز دنبه بپوستگال آید.
سنائی.
فرهنگ معین
(اِمر. ) = پوستگاله : پوست بی موی که زیر دنبة گوسفند باشد.
فرهنگ عمید
۱. پوست زیر دنبۀ گوسفند. ۲. پوست دنبۀ گوسفند که پشکل از آن آویخته باشد: دوستی کز پی پیاله کنند / بدل دنبه پوستگاله کنند (سنائی: مجمع الفرس: پوستگاله ).