پوست گلویی ( به انگلیسی: Gular skin ) ، در پرنده شناسی، بخشی از پوست بدون پر پرندگان است که پایینی فک پایین نوک ( یا منقار ) را به گردن پرنده می پیوندد. [ ۱] دیگر گونه های مهره داران ممکن است ساختار تشریحی مشابهی داشته باشند که به آن کیسه گلویی، کیسه آوایی یا چین گلویی گفته می شود.
پوست گلویی می تواند بسیار برجسته باشد، به عنوان مثال در اعضای راسته بوبی سانان و همچنین در پلیکان ها ( که احتمالاً نیای مشترکی دارند ) . در بسیاری از گونه ها، پوست گلویی یک کیسه گلویی ( gular pouch ) تشکیل می دهد که معمولاً برای نگهداری ماهی و دیگر طعمه ها در هنگام شکار استفاده می شود.
در باکلان ها، پوست گلویی اغلب رنگی است، که با ظاهر ساده سیاه یا سیاه و سفید پرنده در تضاد است. این احتمالاً کارکردی در سیگنال دهی اجتماعی دارد، زیرا رنگ ها در بزرگسالان زادآور برجسته تر می شوند.
در پرندگان سینه بادکنک، پوست گلویی ( یا کیسه گلویی ) به طور چشمگیری استفاده می شود. هنگام نمایش خواستگاری، نر هوا را به داخل کیسه می فرستد و سبب می شود که در مدت ۲۰ دقیقه به یک بادکنک قرمز بزرگ شگفت انگیزی تبدیل شود.
از آنجایی که باکلان ها نسبت به پرندگان سینه بادکنکی یا پلیکان ها خویشاوندان نزدیک تری با سفیدغازها و مارگردن ها ( که کیسه گلویی برجسته ای ندارند ) هستند، می توان دید که کیسه گلویی یا نزدیک ریختی است یا با فرگشت موازی به دست آمده است.
اورانگوتان تنها میمون بزرگ شناخته شده ای است که این ویژگی را دارد و تنها در نرها وجود دارد. افزون بر این، گراز دریایی و برخی از گونه های میمون درازدست مانند غبغبی دارای کیسه گلویی هستند. بسیاری از دوزیستان برای برقراری ارتباط، ترساندن رقیبان ( اعلام قلمرو یا تسلط ) ، و یافتن و جذب جفت، کیسه آوایی خود را باد می کنند تا صداهای خاصی ایجاد کنند. کیسه گلویی در این مورد صدای آنها را تقویت می کند تا بلندتر و به ظاهر نزدیک تر شنیده شود. برخی از گونه های مارمولک دارای چین گلویی و در نتیجه پولک های گلویی هستند.
دایناسور ددپای Pelecanimimus که در اوایل دوره کرتاسه ۱۳۰ میلیون سال پیش می زیسته است، همچنین دارای کیسه گلویی بود، شبیه به پلیکان که از آن نام گرفته شده است.
حلزون قیفک دارای کیسه گلویی است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپوست گلویی می تواند بسیار برجسته باشد، به عنوان مثال در اعضای راسته بوبی سانان و همچنین در پلیکان ها ( که احتمالاً نیای مشترکی دارند ) . در بسیاری از گونه ها، پوست گلویی یک کیسه گلویی ( gular pouch ) تشکیل می دهد که معمولاً برای نگهداری ماهی و دیگر طعمه ها در هنگام شکار استفاده می شود.
در باکلان ها، پوست گلویی اغلب رنگی است، که با ظاهر ساده سیاه یا سیاه و سفید پرنده در تضاد است. این احتمالاً کارکردی در سیگنال دهی اجتماعی دارد، زیرا رنگ ها در بزرگسالان زادآور برجسته تر می شوند.
در پرندگان سینه بادکنک، پوست گلویی ( یا کیسه گلویی ) به طور چشمگیری استفاده می شود. هنگام نمایش خواستگاری، نر هوا را به داخل کیسه می فرستد و سبب می شود که در مدت ۲۰ دقیقه به یک بادکنک قرمز بزرگ شگفت انگیزی تبدیل شود.
از آنجایی که باکلان ها نسبت به پرندگان سینه بادکنکی یا پلیکان ها خویشاوندان نزدیک تری با سفیدغازها و مارگردن ها ( که کیسه گلویی برجسته ای ندارند ) هستند، می توان دید که کیسه گلویی یا نزدیک ریختی است یا با فرگشت موازی به دست آمده است.
اورانگوتان تنها میمون بزرگ شناخته شده ای است که این ویژگی را دارد و تنها در نرها وجود دارد. افزون بر این، گراز دریایی و برخی از گونه های میمون درازدست مانند غبغبی دارای کیسه گلویی هستند. بسیاری از دوزیستان برای برقراری ارتباط، ترساندن رقیبان ( اعلام قلمرو یا تسلط ) ، و یافتن و جذب جفت، کیسه آوایی خود را باد می کنند تا صداهای خاصی ایجاد کنند. کیسه گلویی در این مورد صدای آنها را تقویت می کند تا بلندتر و به ظاهر نزدیک تر شنیده شود. برخی از گونه های مارمولک دارای چین گلویی و در نتیجه پولک های گلویی هستند.
دایناسور ددپای Pelecanimimus که در اوایل دوره کرتاسه ۱۳۰ میلیون سال پیش می زیسته است، همچنین دارای کیسه گلویی بود، شبیه به پلیکان که از آن نام گرفته شده است.
حلزون قیفک دارای کیسه گلویی است.
wiki: پوست گلویی