پوست کلفت
/pustkoloft/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] کسی که از سختی و مشقت یا تنبیه و ملامت آزرده و متٲثر نشود.
مترادف ها
بی احساس، پوست کلفت
بی عاطفه، بی حس، پوست کلفت، تالم ناپذیر
پوست کلفت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
درگویش گوغر شخصی راگویند که به هیچ از رو نمی رود وتذکر وناسزا وکنایه وخشم در او اثری ندارد که ندارد
قوی ، نفوذ ناپذیر، مقاوم، چیزی یا کسی که به سختی بتوان در او نفوذ کرد .
پوست کلفت یعنی کسی که هر چی بهش توهین و بی احترامی بشه از رو نمیره
خشن پوست . [ خ َ ش ِ ] ( ص مرکب ) پوست کلفت . آنکه پوستش نرم نیست . ( یادداشت بخط مؤلف ) : اگر با این کهن گرگ خشن پوست بصد سوگند چون یوسف شوی دوست . نظامی .