پوست مار. [ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوستی که مار از تن اندازد. هلْآل. مسلاخ. ( دهار ) ( منتهی الارب ). سلخ الحیة. شرانِق. شُرانق. سبی الحیة. سلخ. خرشاء. ( منتهی الارب ). || مثل پوست مار؛ سخت نازک.
slough (اسم)نهر، باتلاق، لجن زار، انحطاط، پوست، لجن، پوسته خارجی، پوست ریخته شده مار، پوسته پوسته شدگی، پوست مار، پوست دله زخم