دیکشنری
مترجم
بپرس
پوست فروش
معنی انگلیسی
:
peltmonger
,
furrier
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پوست فروش. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) آن که پوست فروشد.جلّودی. || فرّاء. || صرّام.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه پوست فروشد فرائ . ۲- پوست پیرا چرمگر صرام .
فرهنگ عمید
۱. فروشندۀ پوست.
۲. کسی که پوست های دباغی شدۀ حیوانات را می فروشد.
مترادف ها
furrier
(اسم)
خز فروش، پوست فروش، تاجر خز، خزدوز
skinner
(اسم)
گول زن، پوست فروش، قاطرچی، پوست کن
فارسی به عربی
تاجر الفراء
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها