پوست خر کن
/pustxarkan/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] طماع، خام طمع.
پیشنهاد کاربران
بعنوان یه همدانی توضیح بدم خدمتتون.
همدان قدیم بسیار سرد بود و زمستانها اکثر کسب و کارها بخاطر برف و سرما تعطیل میشد. همین ویژکی باعث میشد که همدانیها صرفه جو و با فکر خرج کنن تا توی زمستون گرسنه نمونن. الاغها در زمستان معمولا از سرما میمردن چون طویله ها که جای گرمی نبود قطعا. همدانیها از پوست این الاغها کفش و از گوشتشون برای تغذیه گرگ ها استفاده میکردن تا به مردم آسیب نزنن. این اسم از اون دوره مونده. این چیزیه که از پدر بزرگم شنیدم
... [مشاهده متن کامل]
همدان قدیم بسیار سرد بود و زمستانها اکثر کسب و کارها بخاطر برف و سرما تعطیل میشد. همین ویژکی باعث میشد که همدانیها صرفه جو و با فکر خرج کنن تا توی زمستون گرسنه نمونن. الاغها در زمستان معمولا از سرما میمردن چون طویله ها که جای گرمی نبود قطعا. همدانیها از پوست این الاغها کفش و از گوشتشون برای تغذیه گرگ ها استفاده میکردن تا به مردم آسیب نزنن. این اسم از اون دوره مونده. این چیزیه که از پدر بزرگم شنیدم
... [مشاهده متن کامل]
شاید کنایه از این باشد که چیزی را بلااستفاده رها نمیکنند
آیا صرفه جو هم معنی طماع است؟
آیا صرفه جو هم معنی طماع است؟
یعنی چیزی رو بلااستفاده رها نمیکنن
چون در قدیم از پوست خر پیر چرم در همدان ساخته میشد . این اصطلاح رایج شده که نشانه دانایی . ذکاوت و خلاقیت مردم آن دوره است. صحیح میباشد ضمنا ماده بسیار با ارزشی از پوست خر در ان دوره ساخته میشد که درجای دیگری گفته نشده بنام سیریشم .