پوست خر کن
/pustxarkan/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] طماع، خام طمع.
پیشنهاد کاربران
شاید کنایه از این باشد که چیزی را بلااستفاده رها نمیکنند
آیا صرفه جو هم معنی طماع است؟
آیا صرفه جو هم معنی طماع است؟
یعنی چیزی رو بلااستفاده رها نمیکنن
چون در قدیم از پوست خر پیر چرم در همدان ساخته میشد . این اصطلاح رایج شده که نشانه دانایی . ذکاوت و خلاقیت مردم آن دوره است. صحیح میباشد ضمنا ماده بسیار با ارزشی از پوست خر در ان دوره ساخته میشد که درجای دیگری گفته نشده بنام سیریشم .