( پوست برآوردن ) پوست برآوردن. [ ب َ وَدَ ] ( مص مرکب ) پوست کندن از... پوست بازکردن از... || سخت عذاب و شکنجه کردن : چو نتوان ز دشمن برآورد پوست از او سر بسر چون رهی هم نکوست.اسدی.