پوروا

لغت نامه دهخدا

پوروا. ( اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب بخش چهار دانگه شهرستان ساری ، واقع در 40 هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهستان جنگلی ، معتدل مرطوب ،مالاریائی ، دارای 615 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا برنج و غلات و لبنیات و ارزن. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

پوروا. ( اِخ ) دهی از دهستان رجه سورتیجی بخش چهاردانگه شهرستان ساری ، واقع در 48 هزارگزی شمال کیاسر. کوهستان جنگلی. مرطوب ، معتدل ،دارای 500 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و ارزن ، لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان رجه سور تیجی بخش چهار دانگه شهرستان ساری

گویش مازنی

/poor vaa/ از توابع دهستان چهاردانگه ی هزارجریب بهشهر

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

هم ارز پیشوند انگلیسی proto - در فارسی اوستایی purua بوده است، اکنون با کوشش بزرگانی چون استاد محمد ملایری باز زنده گشته است. پیشوند ایرانی پوروا را در ترازبان ها به جای پروتو به کار ببریم
پوروا ( Purvaa ) برابر پارسی پیشوند پروتو ( Proto ) است.

بپرس