پوران دخت

/purAndoxt/

فرهنگ اسم ها

اسم: پوران دخت (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: p.-dokht) (فارسی: پوران‌دخت) (انگلیسی: puran-dokht)
معنی: دختر سرخ و گلگون، ( به مجاز ) زیبارو، نام دختر خسروپرویز و ملکه ایران در دوران ساسانی، ( پوران، دخت = دختر )، ( اَعلام ) ( = بوران دخت ) دختر خسروپرویز ملکه ی ساسانی و بیست و هشتمین فرد از ساسانیان که یک سال و چهار ماه در ایران سلطنت کرد، [دکتر معین در ذیل واژه ی پوران دخت اشاره کرده است که پوران دخت تصرفی است در نام بوران دخت ( فرهنگ معین ج ص]، از شخصیتهای شاهنامه، نام ملکه ایران در دوران ساسانی و دختر خسرو پرویز پادشاه ساسانی
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

پوران دخت. [ دُ ]( اِخ ) مشهور با باء فارسی و لکن در سکه های پهلوی باباء موحده است ( بوران ) بدون کلمه دخت. رجوع شود به سکه های ساسانی تألیف دمرگان. بروایت شاهنامه وی دختر خسرو پرویزبن هرمزبن انوشیروان و ملکه ایران پس از قتل شهریار و پیش از آزرمی دخت و پادشاهی او هیجده ماه بوده است و خوارزمی در مفاتیح لقب او را سعیده گفته و او بیست و پنجمین شاه از شاهان ساسانی است. در ترجمه تاریخ طبری بلعمی آمده است : «فصل. در ذکر خبر پادشاهی پوران دخت بنت پرویز. پس چون پوران دخت بپادشاهی بنشست عدل و داد کرد و جور و ستم برگرفت و آن مرد که شهرایران را کشته بود بخواند و بنواخت و او از خراسان بود. نام او سفروح ( پوس فرخ ). پوران دخت او را وزیری بداد و نامه ای نوشت به همه سپاهها تا همه بحضرت او گردآمدند و آن نامه بر ایشان بخواند و از آن نسخه نامه به هر شهری نوشتند و اندر آن نامه چنین نوشته بود که این پادشاهی نه بمردی توان داشتن ، بلکه بعنایت حق سبحانه و تعالی و به عدل و سیاست پادشاه نگاه توان داشتن. و بسپاه دشمن نتوان شکستن مگر بعطا دادن بسپاه و سپاه نگاه نتوان داشت مگر بداد و عدل و انصاف و چون پادشاه دادگر بود ملک بتواند نگاه داشتن اگر مرد بود و اگر زن و من چنان امید دارم که شما عدل و عطا از من بینید چنانکه از هیچکس ندیده باشید. و بفرمود که هر چه در ولایت بر مردم از روزگار پرویز بقایای خراج بمانده بودهمه بیفکندند و آن دفترها بشستند و داد و عدل بگسترانید چنانکه بهیچ روزگار ندیده بودند و آن چوب چلیپاکه از روم آورده بودند و پرویز باز نداده بود آن رابملک روم بازداد تا او را به پوران دخت میل افتاد و رها نکرد که کسی در پادشاهی او بعجم رود و به روزگاراو پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم از دنیا مفارقت کرد و ابوبکر بخلافت بنشست و پوران دخت یکسال و چهار ماه پادشاه بود و آن سقروخ ( پوس فرخ ) خراسانی وزیر او بود چون پوران دخت بمرد، مردی از خویشان پرویز نام او حسید از پس پوران دخت بملک بنشست و یکماه ببود و پس بمرد و پادشاهی به آزرمی دخت رسید.» ( بلعمی نسخه خطی مؤلف ورق 233، ص دست راست ). و در شاهنامه آمده است :
یکی دختری بود پوران بنام
چو زن شاه شد کارها گشت خام
که از تخم ساسان همان مانده بود
بسی دفتر خسروان خوانده بود
بر آن تخت شاهیش بنشاندند
بزرگان برو گوهر افشاندند
چنین گفت پس دخت پوران که من بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

تصرفی است در نام پوراندخت .

دانشنامه آزاد فارسی

پورانْ دُخت
(یا: بوران دخت) ملکۀ ساسانی (۶۳۰م) و دختر خسروپرویز. پس از کشته شدن اردشیر ساسانی سوم، در ۶۳۰م بزرگان ساسانی در تیسفون، پوران دخت ، را به شاهی برگزیدند. منابع تاریخی مدت فرمانروایی او را از شش ماه تا دو سال به تفاوت نوشته اند. اشپیگل، پوران دخت را همسر شهروراز دانسته است . دربارۀ وی اطلاعات تاریخی چندانی در دست نیست. ظاهراً در دوران کوتاه سلطنت پوران دخت، قدرت واقعی در دست موبدان و نجبا بوده است. از وقایع مهم دورۀ او، عقد پیمان صلح دائمی با رومیان و بازگردان صلیب مسیح به ایشان بود. در آثار متأخر نویسندگان ایرانی، نام بوران دخت را به غلط پوران دخت آورده اند.

پیشنهاد کاربران

پوراندخت :پَراندُخت، پروین دُخت به گمان بوده است، پَرواندخت پیوسته به خسروپرویز شاه، دختر پرویز، همانند شاه پوردختک به چم دختر کوچک شاه پور
پور به چَم پسر است نمی توانسته نام دختر باشد، دُخت:دختر، دوغتر
پوران دخت : پوران دخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. پوران دخت ملکه ی ساسانی و بیست و هشتمین فرد از ساسانیان که یک سال و چهار ماه در ایران سلطنت کرد.

بپرس