پودمان
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
پودمانهای فلان قرارداد، یعنی دستورالعملهای و قوانین و مواد آن
فصل
پودمان از کلمه تار و پود می آید
پود به اضافه مان
در کل معنای آن یعنی جزعیات چیزی را میگویند پودمان آن
پودمان یعنی جزعیات
پود به اضافه مان
در کل معنای آن یعنی جزعیات چیزی را میگویند پودمان آن
پودمان یعنی جزعیات
پودمان واژه زیبا و درخور به جای module
پروژه
قطعه ای از یک موضوع اصلی
واژه جدید بایستی بنوعی ، جذاب و قابل استفاده و قابلیت فراگیر شدن در بین مردم را هم داشته باشد . بعد از سالیان سال از ابداع این واژه ، متاسفانه در درک درست آن با مشکل مواجهیم . خصوصا زمانی که در مراتب رشته ها ی دانشگاهی به آن برمیخوریم .
پودمان یعنی بخشی از یک چیزی، قسمتی از یک مجموعه
برای مثال :
میگن: پودمان هایی که برای ساخت پروژه به کار رفته = وسایل مورد نیازی برای ساخت پروژه به کار رفته
در کل پودمان جزئی از یک چیز کامل ( مجموعه ) است.
برای مثال :
میگن: پودمان هایی که برای ساخت پروژه به کار رفته = وسایل مورد نیازی برای ساخت پروژه به کار رفته
در کل پودمان جزئی از یک چیز کامل ( مجموعه ) است.
پودمان یعنی واحد تکرارشونده و سازنده یک مجموعه.
پودمان یعنی یک بخشی از یک چیزی
به قطعات نسبتا مستقلی که با هم یک"کل" را میسازند میگن پودمان
مثلا پودمانهای زیر باهم یک "کل" را میسازن ( اینجا پودمانهایی که هوش را میسازن میگم ) :
۱ - هوش موسیقی
۲ - هوش فضایی
۳ - هوش کلامی
... [مشاهده متن کامل]
و . . .
هر کدام از اینها یک پودمان هست ک تقریبا از هم مستقلند و باهم یک کل یعنی "هوش" را تشکیل میدن
مثلا پودمانهای زیر باهم یک "کل" را میسازن ( اینجا پودمانهایی که هوش را میسازن میگم ) :
۱ - هوش موسیقی
۲ - هوش فضایی
۳ - هوش کلامی
... [مشاهده متن کامل]
و . . .
هر کدام از اینها یک پودمان هست ک تقریبا از هم مستقلند و باهم یک کل یعنی "هوش" را تشکیل میدن
پودمان: تارها و رشته های درهم پیچیده. به رشته های کلفت در بافت گفته می شود.
به اعصابی که در بافتهای بدن تنیده شده اند نیز پودمان گویند.
به اعصابی که در بافتهای بدن تنیده شده اند نیز پودمان گویند.
پودمان: رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند.
مودول
پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن معنی مدول ( - فرانسه ) یا ماجول ( انگلیسی ) ساخته شده است. مفهوم مدول، که از اصل لاتینی مدولوس بمعنی " قطعه ی مبنای اندازه گذاری " گرفته شده است، امروزه در زبانهای اروپائی در مواردی مصرف می شود که می خواهیم به :"قطعه ای مستقل در بافت عملیاتی ساخته شده از اجزای مستقل " اشاره کنیم. بعنوان مثال آجر یا بلوک سیمانی یا نرده های پیش ساخته ی استاندارد از جمله مدول های ساختمان هستند، دیود و تزانزیستور و آی سی نیز از برای بستن مدار الکترونیک حکم " مدول " را دارند، و هر رج از بافت یک فرش یا هر بخش مستقل از موج لرزشی یک منبع صوتی، بمعنی " مدول " است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)