دیکشنری
مترجم
بپرس
پهناور کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پهناور کردن. [ پ َ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اِعراض. ( منتهی الارب ). پهناور گردانیدن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- فراخ کردن وسیع ساختن . ۲- عریض کردن اعراض .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها