دیکشنری
مترجم
بپرس
پهنادار
مترادف پهنادار
: پرعرض، پهن، عریض، گشاد
متضاد پهنادار
: تنگ
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پهنادار. [ پ َ ] ( نف مرکب ) دارنده پهنا. پردر. پرعرض. دارای پهنا. عریض.
فرهنگ فارسی
( صفت ) دارند. پهنا پر عرض عریض .
فرهنگ عمید
دارای پهنا، عریض.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها