دیکشنری
مترجم
بپرس
پهن تن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پهن تن. [ پ َ ت َ ] ( ص مرکب ) پهن بر. پهن اندام. وأن : ضخمة؛ زن پهن تن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) پهن اندام
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها