پهلوزن

لغت نامه دهخدا

پهلوزن. [ پ َ زَ ] ( نف مرکب ) که پهلو زند. پهلو سای. مدعی بزرگی و همسری. برتری جو :
اگر تیر پهلوزنی را بکشت
ازو بهتری را قوی کرد پشت.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پهلو زندمدعی بزرگی و همسری برتری جو پهلو سای : اگر تیر پهلو زنی را بکشت ازو بهتری را قوی کرد پشت . ( نظامی )

فرهنگ عمید

کسی که با دیگری در قدر و مرتبه لاف برابری و همسری بزند: وگر نیز پهلوزنی را بکشت / از او بهتری را قوی کرد پشت (نظامی۵: ۸۷۵ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس