پهلوان کل

لغت نامه دهخدا

پهلوان کل. [ پ َ ل َ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چالانچولان بخش حومه شهرستان بروجرد، واقع در 29 هزارگزی جنوب خاوری بروجرد و چهار هزارگزی خاور راه شوسه بروجرد به دورود. جلگه معتدل. دارای 388 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

فک کنم یه سری مسابقات اونجا برگزار میشده ک نفر اول برنده میشده بهش این لقب رو میدادن
پهلوان معنای مشخصی دارد
اما کل .
۱ کل بز نر کوهی
۲ کل کچل
۳ کل مشتی باحال بامرام در یک کلام یعنی مرد
به عقیده ی من پهلوانکل به معنای سرور پهلوانان میباشد

بپرس