پهلوان موسی خمیس

پیشنهاد کاربران

موسی جد من میشه
پهلوان موسی خمیس ملقب به پهلوان گرزدین وند ریاست ایل ملکشاهی، پهلوان ایران در دوره فتحعلی شاه قاجار و سردار سپاه ایران در نبرد با امپراتوری عثمانی است. پهلوان موسی خمیس حکم ریاست ایل ملکشاهی و سرداری سپاه
...
[مشاهده متن کامل]
ایران را پس از غلبه بر پهلوان عسگر یزدی در سال 1222 هجری قمری ببرابر با سال 1185 خورشیدی به دست آورد و حکم فتح نامه را به پاس غلبه بر امپراتوری عثمانی در سال 1236 هجری قمری برابر با سال 1199 خورشیدی دریافت داشت.

پهلوان موسی خمیس گرزدین وند معروف به پهلوان گرزدین وند پهلوان اول ایران و از پهلوانان صاحب بازوبند پهلوانی ایران در دوره فتحعلی شاه قاجار، ریاست ایل ملکشاهی و سردار سپاه ایران در نبرد با امپراتوری عثمانی بود. [۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱]
...
[مشاهده متن کامل]

پهلوان موسی خمیس گرزدین وند فرزند امیر خمیس، فرزند شه میر است. به روایتی نسب به جمشید شاه اساطیری ایران و به روایتی از نوادگان سلطان ملکشاه محسوب می شود. [۱۲][۱۳][۱۴]شرف خان بدلیسی مؤلف شرفنامه و اسلام الغربی العباسی انساب شناس مصری او را از نوادگانعباس بن عبدالمطلب عموی محمد پیامبر اسلام که از بنی هاشم بود می دانند. [۱۵][۱۶] جعفر خیتال و هاشم طباطبایی نژاد او را از نژاد ایلامیان کهنمی دانند. [۱۷][۱۸]
اینان قسم مهمی از ایل ملکشاهی می باشند و جدبزرگ آنان «شاه میر» است که بعد از وی شانزده نسل که آخرین آنان شیه میر ( شه میر ) از امرای دوره صفویه می باشد و دارای قرزندانی به اسامی: خمیس، کاظم بگ، حسین بگ، نقی ( نظر بگ ) ، شکر بگ، خداداد، روسگه ( رستم بگ ) و ملگه بود که طایفه هایی را به همین نامها تشکیل داده اند و خمیس پدر پهلوان موسی ارشد برادران محسوب می شد. [۱۷][۱۹][۲۰][۲۱]
فرزندان خمیس
پهلوان موسی خمیس گرزدین وند:از خانواده های اسدی، داراخانی، رشیدپور، کمری، رهگوئی، پرواس تشکیل شده اند. عالیجاه توشمال حاج فرامرز اسدی ریاست ایل ملکشاهی و حاکم استان ایلام پشتکوه از این تیره می باشد. اینان در شهرستان ملکشاهی، شهرهای ارکواز، ایلام، سنندج، تهران و عدهٔ زیادی در کشور عراق و شبه جزیره اسکاندیناوی و کشور آلمان سکونت دارند. [۲۲]
پهلوان مَلِگَه خمیس: از خانواده های باقر، محمد و علی محمد شکل گرفته است و در روستاهای چشمه کل و میان تنگ و شهر ارکواز سکونت دارند. نامدار، شهباز، صحبت و عباس عزیزیان از این تیره می باشند. خانواده های رحیمی و عزیزیان از این تیره هستند. [۲۳]
شه میر خمیس :ازخانواده های میرزا، حیدر و ططر شکل گرفته است. اسکندر ططر ( اژدهایی ) یاغی معروف و خانواده های میرزایی و اژدهایی ازاین تیره هستند. [۲۴]
خمیس شه میر رهبر قیام طوایف فیلی پشتکوه
در اواخر دوره صفویه و افشاریه و زندیه، «خمیس»، رئیس ایل ملکشاهی و فرزند ارشد شه میر، به دلیل این که قدرت جسمی خارق العاده ( معجزه آسا ) داشته است، معروف برادران شد و والی اسماعیل خان – والی لرستان و ایلام کنونی – وی را به فرماندهی نظامی منصوب نمود و حسن خان والی نوه اش را به نزد وی فرستاد تا قیام عشیره مالیمان ( مال هومان ) را سرکوب نماید. علاوه بر این، خمیس مردی رقیق القلب و انساندوست بود و بعد از سرکوب کردن قیام عشیره مالیمان ( مال هومان ) ، اجازه نداد «خورگه» پسر رئیس عشیره مالیمان ( مال هومان ) را به قتل برسانند و وی را از مرگ نجات داد. در همین دوران ریاست ایل ملکشاهی چمزی به عهده خمیس بود. [۱۰][۱۷][۱۸][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹]
در اواخر پادشاهی نادر شاه افشار، خمیس – رئیس ایل ملکشاهی – به دلیل سنگینی بار مالیاتی نادر شاه افشار، قیام نمود و شورش طوایف فیلی را رهبری کرد. [۱۱][۳۰][۳۱] در کتاب تاریخ جهانگشای نادری آمده است؛ جمعی از سرکردگان طایفه فیلی [ به رهبری بزرگ ایل ملکشاهی خمیس شه میر]، حدود بیست نفر از محصلان مالیاتی نادرشاه را به قتل رساندند و چون طوایف دیگر از چنین اقدام فیلی ها مطلع شدند، آنها نیز، محصلان مالیاتی خود را به قتل رساندند. [۳۲][۳۳] مروی در عالم آرای نادری در این مورد می گوید: چون مقدمهٔ زجر و سیاست به سرحد افراط رسید، جمعی از سرکردگان طایفهٔ فیلی [ایل ملکشاهی و در رأس آنها خمیس شه میر] متفق گشته، به قدر بیست نفر از محصلان دارای گیتی ستان نادرشاه را به قتل رسانیدند. چون طوایف دیگر آن حرکت را دیدند هرکس محصلان مالیاتی خود را به قتل آورده، به جماعت مذکور ملحق گشتند. [۸][۳۴]

موسی خمیس پهلوان ایران زمین
خمیس از همسرش «شاهی» دو پسر به نامهای: ملگه و موسی داشته است که در قدرت جسمی به پدر خود برده بودند. این دوپسر خمیس، یاغی بودند و سپاهیان فتحعلی شاه قاجار را که از راه ها گذار می کردند مورد غارت قرار می دادند و اموال ثروتمندان را به نفع ضعیفان می گرفتند و همین امر موجب محبوبیت آنها در بین مردم شده بود.
خبر سرکشی موسی و ملگه پسران خمیس به گوش فتحعلی شاه قاجار می رسد و از شاهزاده محمد علی میرزا دولتشاه فرزند ارشد شاه و حاکم خوزستان، لرستان، کرمانشاه و غرب کشور می خواهد آنان را به نزد او بفرستد تا آنان را مجازات نماید؛ ولی زمانی که این دو پسر خمیس را می بیند که دارای جسمی قوی هستند، آن دو را مورد آزمایش قرار می دهد و از پسر بزرگ خمیس می خواهد تا با پهلوان دربارش [پهلوان عسگر یزدی] کشتی بگیرد و با او شرط می کند، اگر بتواند پشت این مرد را به خاک بمالد، آنان را عفو می کند و در غیراین صورت هردوی آنان را خواهد کشت.
ملگه و برادرش در سیاه چادری تحت نظر بودند و در انتظار فرارسیدن زمان کشتی گرفتن بوده اند و موسی نظری به برادر خود می اندازد که مقداری نگران است. از برادر خود می پرسد: چرا نگران و در فکر فرو رفته است؟
برادر نیز در پاسخ بدو از نتیجه وعاقبت این کشتی بدو می گوید: نگرانم که با آن مردی که کشتی می گیرم مرا بر زمین زند و شاه هردوی ما را به قتل برساند. موسی با شنیدن چنین حرفی از برادر، به شاه پیشنهاد می کند تا بجای برادرش ملگه با مرد شاه کشتی بگیرد.
موسی دارای هیکلی بی نهایت تنومند بود و سینه هایی ستبر داشت به نحوی که در روز کشتی پهلوان دربار فتحعلی شاه قاجار با چنگ انداختن به سینه او یکی از سینه هایش را کند، او در این کشتی توانست پهلوان شاه را برزمین زند و فتحعلی شاه قاجار فرمان می دهد، هردو برادر را بدین شرط که دیگر دست درازی به اموال سپاهیانش نداشته باشند را از بند برهانند و پهلوان موسی خمیس گرزدین وند پهلوان اول دربار شد. فتحعلی شاه قاجار همچنین کمربندی جواهر نشان به او اع . . .

بپرس