ایا بلایه اگر کار کردن پنهان بود
کنون توانی باری خشوک پنهان کرد.
رودکی یا منجیک.
گو نامور دست بر دست زدچو پنهان کند گفت هنگام بد.
فردوسی.
از آن به نباشد که پنهان کنم ز گردنکشان نام او بفکنم.
فردوسی.
چنان کرد روشن جهان آفرین که پنهان نکرد اژدها را زمین.
فردوسی.
اگر چند پنهان کند مرد رازپدید آردش روزگار دراز.
اسدی یا فردوسی.
چو دانا توانا بدو دادگرازایرا نکرد ایچ پنهان هنر.
فردوسی.
مالی که حاصل شد بیشتر پنهان کرد و اندک مایه چیزی بدرگاه عالی فرستاده. ( تاریخ بیهقی ص 409 ).به آشکار تن اندر که کردجان پنهان
بنزد او دار این آشکار و پنهان را.
ناصرخسرو.
این نشانیهاست مردم را که اینها میدهندسوی گوهرها گهی در خاک و گه پنهان کنند.
ناصرخسرو.
در تقویم... چنین کسان سعی پیوستن همچنان باشد که کسی... شکر در زیر آب پنهان کند. ( کلیله و دمنه ).مرا دردی است اندردل که گر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد.
؟