پنداشته

/pendASte/

مترادف پنداشته: انگاشته، متصور، مفروض، موهوم

لغت نامه دهخدا

پنداشته. [ پ ِ ت َ / ت ِ ]( ن مف ) بمعنی تصورکرده و اندیشه کرده یعنی خیال کرده... ( آنندراج ). || موهوم. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تصور کرده خیال کرده . ۲- موهوم .

فرهنگ معین

(پِ تِ ) (ص مف . ) ۱ - تصور کرده . ۲ - موهوم .

فرهنگ عمید

آنچه به خیال، گمان، و وهم آمده، پنداریده، تصورشده.

پیشنهاد کاربران

افکار
پنداشته های اشتباه از یک موضوع
یعنی فکر و خیال یا تصور های اشتباه . . .

بپرس