پند توز

لغت نامه دهخدا

پندتوز. [ پ َ ] ( نف مرکب ) نصیحت گذار :
آمدند از رغم عقل پندتوز
در شب تاریک بر کشته ز روز.
مولوی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نصیحت گر .

پیشنهاد کاربران

بپرس