پنجه برتافتن

فرهنگ معین

( ~. بَ. تَ ) (مص ل . ) به زور غلبه کردن ، ستم کردن .

پیشنهاد کاربران

( ( که هر ناتوان را که دریافتی
بسرپنجگی پنجه برتافتی ) )
یعنی: با استفاده از قدرتی که داشت، به هر ناتوانی که می رسید ستم می کرد.

بپرس