پنجاهه. [ پ َ هََ / هَِ ] ( اِ مرکب ) اعتکاف زاهد ترسایان و آن پنجاه روز باشد. ( از فرهنگی خطی ). مدت اعتکاف نصاری و آن پنجاه روز باشد چنانکه چله اهل اسلام چهل روز است. ( برهان قاطع ) : پس از چندین چله در عرض سی سال روم پنجاهه گیرم آشکارا.
خاقانی.
از پی پنجاهه در ماهی خوران بهر عیسی نزل خوان کرد آفتاب.
خاقانی
|| ذکران و یادکرد کسی در پایان پنجاه سال.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- مدت اعتکاف نصاری و آن پنجاه روز باشد چنانکه چل. اهل اسلام چهل روز است خمسین . ۲- یاد کرد کسی در پایان پنجاه سال .
فرهنگ معین
(پَ هِ ) (اِمر. ) ۱ - مدت اعتکاف نصاری و آن پنجاه روز باشد چنان که چلة اهل اسلام چهل روز است ، خمسین . ۲ - یاد کرد کسی در پایان پنجاه سال .
فرهنگ عمید
۱. در مسیحیت، روزۀ مسیحیان که پنجاه روز است و در طول آن غذای حیوانی نمی خورند: پس از چندین چله در عهد سی سال / شوم پنجاهه گیرم آشکارا (خاقانی: ۲۵ ). ۲. در یهودیت، عیدی هفت هفته بعد از عید فطیر (فصح یهود ) به مناسبت نزول احکام ده گانه گرفته می شود. ۳. در مسیحیت، هفتمین یکشنبه بعد از عید فصح که به یاد نزول روح القُدُس جشن می گیرند. ۴. عید خمسین، بنطیقسطی.