پنج شب در فردی: چشمان نقره ای یک رمان ترسناک معمایی محصول ۲۰۱۵ است که توسط اسکات کاتن و کیرا برید وریسلی نوشته شده است. [ ۱] این رمان بر اساس پرفروش ترین سری بازی های ویدیویی ترسناک کاتن، پنج شب با فردی ساخته شده است؛ و توسط کاتن به عنوان سندی مجزا از رویدادهایی که در سری بازی رخ داده اند، و همچنین اولین رمان او در نظر گرفته می شود.
کتاب The Silver Eyes همچنین دو دنباله با نام های Five Nights at Freddy's: The Twisted Ones و The Fourth Closet دارد که هرکدام به ترتیب در ۶ تیر ۱۳۹۶ و ۵ تیر ۱۳۹۷ منتشر شدند.
در سال ۱۹۹۵، شارلوت امیلی ۱۷ ساله ( ملقب به چارلی ) به زادگاهش، هاریکن، یوتا برمی گردد تا در مراسم راه اندازی بورسیه ای که به دوست دوران کودکی اش، مایکل بروکس اختصاص داده شده است شرکت کند. مایکل و چهار کودک دیگر ۱۰ سال پیش در یک رستوران خانوادگی محلی، پیتزافروشی فردی فزبر به قتل رسیدند. پدر چارلی، هنری، طراح انیماترونیک های رستوران، مظنون به قتل بود و در نتیجه با اجازه دادن به یک انیماترونیک ناشناس که او را بکشد، خودکشی کرد. چارلی با دوستانش، کارلتون برک، جان و جسیکا دوباره دور هم جمع می شوند تا دوباره از رستوران بازدید کنند. آن ها متوجه می شوند که اطراف رستوران توسط یک مرکز خرید نیمه ساخت احاطه شده است؛ آنها مسیر برگشتی به پیتزافروشی پیدا می کنند و همه انیماترونیک ها را در جای خود پیدا می کنند.
پس از مراسم بزرگداشت مایکل، جان به چارلی می گوید که به یاد دارد در روز مرگ مایکل، فردی را در لباس زرد فردی فزبر دیده بود که مشکوک بود که این غریبه، قاتل بوده است. در آن شب، چارلی و دوستانش با دوستان مارلا، لامار و برادر ناتنی کوچکتر مارلا، جیسون به رستوران بازگشتند. در حالی که چارلی در حال انجام یک بازی هیجان انگیز قایم موشک با جان است، با یکی از انیماترونیک ها به نام فاکسی دزد دریایی روبرو می شود که در کودکی از او وحشت داشت. چارلی با یادآوری جزئیات سرکوب شده دوران کودکی اش، به یاد می آورد که هنری قبلاً صاحب رستوران دیگری در نیو هارمونی به نام غذاخوری خانوادگی فردبر بود که دارای دو انیماترونیک بود: نسخه های زرد فردی و بانی.
چارلی و جان به سمت نیو هارمونی می روند؛ جایی که چارلی روزی را به یاد می آورد که برادر دوقلویش، سامی، توسط کسی که لباس زرد رنگ بانی بر تن داشت، ربوده شد. این منجر به طلاق والدین او و ترک رستوران اصلی شد. چارلی مظنون است که ربوده شدن سامی و قتل مایکل به هم مرتبط هستند. بعداً، آنها بار دیگر به فردی بازمی گردند، اما با نگهبان تنهای مرکز خرید، دِیو، روبرو می شوند. او جلوی ورود آنها را گرفته بود. آنها از او خواستند که به آنها بپیوندد. با این حال، پس از ورود، دیو به طور غیرمنتظره ای لباس اسپرینگ بانی را پس می گیرد و کارلتون را که جیسون شاهد آن بود، می رباید. آنها فرار می کنند و پدر کارلتون، رئیس پلیس، کلِی بُرک را مطلع می کنند، او مشکوک است که این فقط یکی دیگر از شوخی های پسرش است. او گروه را دعوت می کند که شب را در خانه اش بمانند تا پسرش بازگردد. در همین حال، افسر پلیس دان به تنهایی برای تحقیق در مورد رستوران متروکه فرستاده می شود اما توسط دیو در لباس اسپرینگ بانی به قتل می رسد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکتاب The Silver Eyes همچنین دو دنباله با نام های Five Nights at Freddy's: The Twisted Ones و The Fourth Closet دارد که هرکدام به ترتیب در ۶ تیر ۱۳۹۶ و ۵ تیر ۱۳۹۷ منتشر شدند.
در سال ۱۹۹۵، شارلوت امیلی ۱۷ ساله ( ملقب به چارلی ) به زادگاهش، هاریکن، یوتا برمی گردد تا در مراسم راه اندازی بورسیه ای که به دوست دوران کودکی اش، مایکل بروکس اختصاص داده شده است شرکت کند. مایکل و چهار کودک دیگر ۱۰ سال پیش در یک رستوران خانوادگی محلی، پیتزافروشی فردی فزبر به قتل رسیدند. پدر چارلی، هنری، طراح انیماترونیک های رستوران، مظنون به قتل بود و در نتیجه با اجازه دادن به یک انیماترونیک ناشناس که او را بکشد، خودکشی کرد. چارلی با دوستانش، کارلتون برک، جان و جسیکا دوباره دور هم جمع می شوند تا دوباره از رستوران بازدید کنند. آن ها متوجه می شوند که اطراف رستوران توسط یک مرکز خرید نیمه ساخت احاطه شده است؛ آنها مسیر برگشتی به پیتزافروشی پیدا می کنند و همه انیماترونیک ها را در جای خود پیدا می کنند.
پس از مراسم بزرگداشت مایکل، جان به چارلی می گوید که به یاد دارد در روز مرگ مایکل، فردی را در لباس زرد فردی فزبر دیده بود که مشکوک بود که این غریبه، قاتل بوده است. در آن شب، چارلی و دوستانش با دوستان مارلا، لامار و برادر ناتنی کوچکتر مارلا، جیسون به رستوران بازگشتند. در حالی که چارلی در حال انجام یک بازی هیجان انگیز قایم موشک با جان است، با یکی از انیماترونیک ها به نام فاکسی دزد دریایی روبرو می شود که در کودکی از او وحشت داشت. چارلی با یادآوری جزئیات سرکوب شده دوران کودکی اش، به یاد می آورد که هنری قبلاً صاحب رستوران دیگری در نیو هارمونی به نام غذاخوری خانوادگی فردبر بود که دارای دو انیماترونیک بود: نسخه های زرد فردی و بانی.
چارلی و جان به سمت نیو هارمونی می روند؛ جایی که چارلی روزی را به یاد می آورد که برادر دوقلویش، سامی، توسط کسی که لباس زرد رنگ بانی بر تن داشت، ربوده شد. این منجر به طلاق والدین او و ترک رستوران اصلی شد. چارلی مظنون است که ربوده شدن سامی و قتل مایکل به هم مرتبط هستند. بعداً، آنها بار دیگر به فردی بازمی گردند، اما با نگهبان تنهای مرکز خرید، دِیو، روبرو می شوند. او جلوی ورود آنها را گرفته بود. آنها از او خواستند که به آنها بپیوندد. با این حال، پس از ورود، دیو به طور غیرمنتظره ای لباس اسپرینگ بانی را پس می گیرد و کارلتون را که جیسون شاهد آن بود، می رباید. آنها فرار می کنند و پدر کارلتون، رئیس پلیس، کلِی بُرک را مطلع می کنند، او مشکوک است که این فقط یکی دیگر از شوخی های پسرش است. او گروه را دعوت می کند که شب را در خانه اش بمانند تا پسرش بازگردد. در همین حال، افسر پلیس دان به تنهایی برای تحقیق در مورد رستوران متروکه فرستاده می شود اما توسط دیو در لباس اسپرینگ بانی به قتل می رسد.