پنج حس. [ پ َ ح ِس س ] ( اِ مرکب ) پنج قوتهای دریافت و آن سمع است و بصر و شم و ذوق و لمس. حواس خمسه : کان دین را مایه ای همچون بدن را پنج حس لشکری مر ملک عز را چون نبی را چاریار.
سنائی.
|| پنج قوه باطنی ، و آن عبارتست از حس مشترک و خیال و واهمه و حافظه و متصرفه : پنج گوهر دادیم در درج سر پنج حس دیگری هم مستتر.
مولوی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- پنج قوت دریافت ( سمع بصر شم ذوق و لمس ) حواس خمسه . ۲- پنج قو. باطنی ( حس مشترک خیال واهمه حافظه و متصرفه ).