پنت
/pont/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) نشستگاه مقعد دبر.
نام ولایت شمالی آسیای صغیر
پیشنهاد کاربران
pent. ماهیچه باز و بسته کننده مقعد.
در مورد وسایل هم به کار می رود و به معنی خراب شدن آنها و زوال دررفتگی آن است ( رجوع شود به : پنت درامدن )
در مورد وسایل هم به کار می رود و به معنی خراب شدن آنها و زوال دررفتگی آن است ( رجوع شود به : پنت درامدن )