پنبه فرخمیدن

لغت نامه دهخدا

پنبه فرخمیدن. [ پَم ْ ب َ / ب ِف َ رَ دَ ] ( مص مرکب ) پنبه فلخیدن. پنبه فخمیدن. بیرون کردن پنبه از پنبه دانه. حلج. حلاجت. حلاجی کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بیرون کردن پنبه از تخم حلاجی کردن پنبه ندف . ۲- پر کردن پنبه در چیزی .

پیشنهاد کاربران

بپرس