پنبه بز. [ پَم ْ ب َ / ب ِ ب َ ] ( نف مرکب ) پنبه وَز. پنبه زن .کسی که پنبه از هم باز کند. حلاج. نداف : پنبه بزی فاش کرد یک نکت از سر عشق در همه عالم فتاد شور از آن مسئله.نزاری قهستانی.