پناه جان. [ پ َ هَِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تقیه باشد. ( حاشیه مثنوی چ علاءالدوله ) : گفت ترسایان پناه جان کننددین خود رااز ملک پنهان کنند.مولوی.