پلید زبانی

لغت نامه دهخدا

پلیدزبانی. [ پ َ زَ ] ( حامص مرکب ) بدزبانی. دشنام گوئی. ناسزاگوئی. بدگوئی. بددهنی. زشت گوئی. فحاشی.جلاعت. ( تاج المصادر بیهقی ). طُمولت. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

بد زبانی بد دهنی زشت گویی بد گویی .

پیشنهاد کاربران

بپرس