پلمب

/polom/

فرهنگ فارسی

سرب، اسرب، ساچمه، مهرسربی کوچک

فرهنگ معین

(پُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - قطعة سرب یا موم آب شده ای که برای جلوگیری از دستکاری و سوءاستفاده به سر پاکت یا در مغازه یا خانه یا مکان دیگری مهر شود، مهرو موم . (فره ). ۲ - مجازاً به معنی تعطیل کردن و بستن جایی .

فرهنگ عمید

مُهر سربی کوچک سوراخ دار که بعد از بستن در جایی یا چیزی با نخ به آن وصل می کنند تا از دست خوردگی در امان بماند.
* پلمب شدن: (مصدر لازم ) [مجاز] بسته شدن، تعطیل شدن جایی.

جدول کلمات

سرب, مهر سربی

پیشنهاد کاربران

سرب
مهر سربی، مهر و موم، بسته شدن
Plomb, plombing: derived from the French word for lead.
In the United States, the term "seal" is more commonly used when referring to the official closure of a building.
بستن قانونی درهای ورودی به ساختمان
Seal
مانند مهر و موم کردن مغازه ای
بسته

بپرس