یک پُل ماکسول تغییراتی در یکپل ویتستون است که از آن برای اندازه گیری یک سلف ناشناخته ( معمولاً مقدار Q پایین ) استفاده می شود که از نظر مقاومت و سلف یا مقاومت و خازن کالیبره شده. هنگامی که اجزای کالیبره شده یک مقاومت و خازن موازی هستند، این پُل به عنوان یک پُل ماکسول - وین شناخته می شود. این نام برای جیمز سی ماکسول است که اولین بار آن را در سال ۱۸۷۳ توصیف کرد.
با مراجعه به تصویر، در یک کاربرد معمولی R 1 و R 4 اجزای ثابت معلومی هستند، و R 2 و C 2 موجودات متغیر معلوم هستند. R 2 و C 2 تنظیم می شوند تا زمانی که پل متعادل شود.
R 3 و L 3 را سپس می توان بر اساس مقادیرِ سایرِ مولفه ها محاسبه شود:
برای جلوگیری از مشکلات ناشی از تعیین مقدار دقیق یک خازن متغیر ، گاهی اوقات یک خازن با مقدار ثابت نصب خواهد شد و بیش از یک مقاومت متغیر ساخته خواهد شد. نمی توان از آن برای اندازه گیری مقادیر بالای Q استفاده کرد. همچنین برای سیم پیچ هایی با مقادیر Q پایین، کمتر از یک، به دلیل مشکل همگرایی تعادل، نامناسب است. استفاده از آن محدود به اندازه گیری مقادیر Q پایین از ۱ تا ۱۰ است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبا مراجعه به تصویر، در یک کاربرد معمولی R 1 و R 4 اجزای ثابت معلومی هستند، و R 2 و C 2 موجودات متغیر معلوم هستند. R 2 و C 2 تنظیم می شوند تا زمانی که پل متعادل شود.
R 3 و L 3 را سپس می توان بر اساس مقادیرِ سایرِ مولفه ها محاسبه شود:
برای جلوگیری از مشکلات ناشی از تعیین مقدار دقیق یک خازن متغیر ، گاهی اوقات یک خازن با مقدار ثابت نصب خواهد شد و بیش از یک مقاومت متغیر ساخته خواهد شد. نمی توان از آن برای اندازه گیری مقادیر بالای Q استفاده کرد. همچنین برای سیم پیچ هایی با مقادیر Q پایین، کمتر از یک، به دلیل مشکل همگرایی تعادل، نامناسب است. استفاده از آن محدود به اندازه گیری مقادیر Q پایین از ۱ تا ۱۰ است.
wiki: پل ماکسول