پفیدن. [ پ ُ دَ ] ( مص ) پف کردن. آماسیدن. ورم کردن : با سر و روئی پفیده. و صاحب لغت نامه شعوری به پفیدن معنی کشتن و اطفاء و خاموش کردن آتش و چراغ میدهد.