پفتال

فرهنگ معین

(پَ ) (ص . ) ۱ - پیر، سالخورده . ۲ - خوردنی و مشروبات گوناگون .

گویش مازنی

/paftaal/ تنبل – چاق - بی خاصیت ۳پیر و فرتوت

پیشنهاد کاربران

در گویش محلی راوری
به تفاله ، پفتال میگویند
مثال: پفتال چایی یعنی تفاله چای
پفتال گویا همان کفتال به معنی پیر و فرسوده است.

بپرس