پشیمان واژه ای تورکی است که در پایه پیشمان بوده که از کار واژه پیشمق به چم پختن گرفته شده که ریشه آن پیش بوده هنگامیکه پسوند مان بدان افزوده می شود به ریخت پیشمان و به چم بسیار پخته شده در می اید و به
... [مشاهده متن کامل] ریخت پشیمان و به چم نادم در پارسی بکار می رود از آنجا که پس از کار نادرست آدمی از درون می سوزدو دیگر گرد آن کار نمی رود می گوید پیشمان شدم یعنی بسیار سوختم
پاسخ به بهنام رضایی:
1 - همین که نمی دانید دژ یا دش در زبان فارسی برای منفی جلوه دادن واژه بکار می رود کافی است .
2 - برای نمونه :نام - دشنام من - دشمن هموار - دشوار خوش خیم - دژخیم آگاه - دژآگاه
... [مشاهده متن کامل]
3 - واژه نامه سیوان نیشانیان کاملترین اتیمولوژی زبان ترکی را دارد و همواره مرجع نوشته های خود را آورده است .
4 - ترکی زبانی آلتایی بوده و همانند زبان مغولی است بهتر است بروید یک مدت در آن کشور برای ریشه زبان خود تحقیق نمایید و سرزمین ما و زبان ما را آسوده رها کنید .
یک قاعده دیگه هم اینه پسوند مان ترکی هست مثل دیرمان، یامان، تومان. لذا پسوند مان ترکی دارد که این خودشم یه دلیل دیگه. فارسی هیج پیشینه ای نداره برداشتین از زبانهای خانواده هند یکی دیگه رو به عنوان پیشینه معرفی میکنید که ربطی ندارد
اقای مدیاتک طرف نمیدونه یه خالی بندی کردی پهلوی رو و اصلا ربطی به پهلوی نداره، این کلمه توی سانسکریت و اوستا یه چیز دیگست. و کلمه ترکی هست. توی ترکیه کلی سایت هست یکیش نیشانیان ارمنی هست که علیه دولت ترکیه
... [مشاهده متن کامل] تبلیغ میکنه و بارها زندان رفته طرف کلمات ترکی رو هم میگه فارسی چه برسه به کلمات مورد دار. دشمن کلمه ای ترکی هست. بعدشم دری یک زبان با قدمت هزارو صد سال هست با ترکی قابل قیاس نیست. میشه بگین یهو از اوستا به پهلوی چرا دوتا کلمه متغاوت برای دشمن داریم. حالا اگه کلمه ای که توی اوستا برای دشمن هست با ترکی یکی بود میخاستی بگی اونم فارسیه مگه نه. بودن هر چیزی در پهلوی یا اوستا هم سند بر فارسی بودن نیست چون دری و زبانهای هند اروپایی قابل ریشه یابی نیستند فقط به موارد قدیمی تر نگاه میشه که بگیم احتمالا فارسی هست. متوجه شدی. خیلی چیزها توی پهلوی که میگین هست و ترکیه و بارها ثابت شده. قبلنم گفتیم سانسکریت و اوستا قابل قبوله ضمن اینکه دشمن در ترکی ریشه دارد ولی برای شما فقط یک کلمه هست که میگین. توی ترکیه خیلی ها نمیدونند با اروپایی ها زدو بند دارین و خیلی از منابع رو جعل کردین. یبار به اوستا رفرنس میدی یبار به پهلوی وقتی توی اوستا یه چیز دیگه هست دشمن از کجا اومده یهو میشه بگی ما هم بدونیم. بعدشم ترکی رو با هیچ زبونی قیاس نکن ترکی زبونی التصاقی هست و همه چیز قابل ردیابی هست. . گرامر استاندارد داره مثل ریاضی دقیق هست. کلی قاعده کلمه سازی داره و محتاج هیچ زبانی نیست ازش کلمه بگیره. همه هم میدونند احتمالا بقیه زبانها هم از یک زبان التصاقی مثل ترکی مشتق شده اند. ترکی زبونیه از چین تا اروپا صحبت میشه اینکه اومدی میگی هر شهری لهجه خودشو داره هر زبانی در هر شهری لهجه داره. لذا دشمن ترکی هست. زیرا به صورت فعلی هم در ترکی هست. با هم درگیر شدن در ترکی میشه بیربیرینه دوشمک و دشمن هم مشخصه معنیش یعنی کسی که باهاش در افتادی اسون و راحت. اصلا روش پیشنهادی شما علمی نیست شما میگن ببین فلان جا هست پس مال منه. چجوری میخای ثابت کنی از جایی گرفته نشده هیچ جوری.
پاسخ به بهنام رضایی:
1 - داستان سرایی برای ساخت ریشه واژه هیچ دردی از پانترکها دوا نمی نماید .
2 - Fars�a aynı anlama gelen paşimān veya paşmān پشمان s�zc�ğ�nden alıntıdır. Fars�a s�zc�k Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) paşēmān ""geri - d�ş�nen", a. a. " s�zc�ğ�nden evrilmiştir
... [مشاهده متن کامل]
3 - زبان فارسی زبانی ریشه دار است همانند زبان ترکی در هر شهر یک جور تلفظ نمی شود .
4 - ترکها نخستین بار در دوران امویان به عنوان برده وارد ایران شده اند .
5 - با زور و یا با خیال نمیتوانید برای خودتان هویت بسازید.
اگر پشیمان تلفظ معیار و درست بود که طرف میگه توی پهلوی اینجوری نوشته شده چرا تاجیک ها هم مثل ترکا پیشمان میگن. وقتی طرف میگه توی یک نوشته قدیمی پشیمان اومده دیگه بحث تبدیل و اینا نیست که پسیمان و پس و
... [مشاهده متن کامل] این حرفا باشه اون وقت پشیمان نوشته. این یعنی همونوقت از ترکی وارد شده بوده. چون خود اشکانیان تورکیک بودند. حتی ترکا در زمان ساسانیان با ساسانیان زن و زن خواستی داشتند و دختر داده بودند و با هم این دو جامعه در ارتباط بودند. چون بعضی فکر میکنند وقتی میگیم اشکانی یا ساسانی اون زمان یا ترکا نبودند بعضی ها میگن ترکا اصلا ایران نیومدا بودند. در حالی در همه دوره ها حتی سلوکیان ترکا در شمال خراسان و بالاترش حضور داشتند و قلمرو خودشون رو داشتند و مناطق اونا دست یونانی ها و اینا نبود به همین خاطر با خلا قدرت اشکانیان از مرو حرکت کرده و جای سلوکیان رو گرفتند. یا در زمان ساسانیان که در عراق بودند باز اینا در خراسان و بالاتر سر جاشون بودند. لذا تصور اینکه ترکا نبودند و اومدند و اینا اشتباهه. ترکا در خراسان و بالاتر بودند در دوره های بعدی یعنی در هزار سال گذشته جنوب و مرکز ایران رو پایتخت کردند مثل سلجوقیان و اصفهان و غیره. ولی قبلش در خراسان و ماورا نهر بودند که معروفه پیامبر به ابوبکر گفت خراسان و ماورا النهر نرو ترکا میان اینجا رو با خاک یکسان میکنند. لذا خلاصه کلام استناد به پهلوی و چیزی که میگن پهلوی استناد ضعیفی هست طرف اشکانیان خودشون تورک بودند هر چند خیلی ها تلاش بر انکار دارند ولی بسیاری از تاریخدانان اینو تایید میکنند
تلفظ تاجیک ها و شهرهای مختلف نشون میده که در فارسی هم تلفظ درستش پیشمان هست نه پشیمان. لذا تلفظ ترکی پیشمان درست هست ضمن اینکه در ترکی ریشه دارد و مثل فارسی بی معنی نیست. وقتی کلمه ای در سانسکریت نیست
... [مشاهده متن کامل] یعنی به هیچ وجه فارسی نیست چرا چون این زبان هیچ الگوریتم کلمه سازی ندارد پس از کجا میتونه کلمه تولید کند. کلمه پیشمانیه که در ترکیه برای پشمک استفاده میشود ربطی به پشمک فارسی ندارد چون خودشونم میگن ادم میخوره پشیمون میشه به هر حال موضوع پشمک ربطی به این نداره. کسی که پیشمان میشه یعنی پخته شده و از خطاش درس گرفته و فهمیده اشتباه کرده. پشیمانم همینه کسی که پشیمان میشه اشتباهش رو متوجه شده. ضمن اینکه ساختار کلمه نشون میده ترکی هست خیلی از کلمات از ریختش معلومه. اگه پشیمان بود تاجیک ها نمیگفتند پیشمان لذا اگه تعصب رو بزاریم کنار خلاصش میشه این. تاجیک ها میگن پیشمان پس پشیمان فارسی تلفظش استناد قوی نداره دوم علاوه بر ساختار ترکی کلمه در ترکی ریشه و معنی متناسب داره. سوم در سانسکریت موجود نیست و به پهلوی استناد میشه که پهلوی اصلا قابل قبول نیست زیرا کتب قدیمی سانسکریت و اوستا دینی هستند و کلمه پشیمانی و عبرت و اینا از مغاهیم کلیدی دینی هستند اگه این کلمه توش نیست یعنی به هیچ وجه فارسی نیست. پسوند مان پسوند ترکی هست که. در هزاران کلمه نقش صفت ساز و اسم ساز داره مثل دیرمان، اورمان، قوجامان، باتمان، تومان. خیلی چیزهایی که دوستان مبگن پهلوی ترکی هست معلوم نیست رفرنسشون چیه
واژه پشیمان
معادل ابجد 403
تعداد حروف 6
تلفظ pašimān
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: pašēmān] ‹پشیم›
مختصات ( پَ ) [ په . ] ( ص . )
آواشناسی paSimAn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
این کلمه ترکی هست و به هیچ وجه فارسی نیست پیش مان از پیشمک به معنی پختن و پخته شدن میاد و اصطلاحا کسی که از کار خود درس گرفته و پخته شده است. در زبانهای دیگر هم که این کلمه هست رو نگاه کنید همه پیشمان
... [مشاهده متن کامل] تلفظ میکنند که لفظ صحیح تلفظ کلمه رو نشان میده. تمامی کلماتی که پسوند مان دارند ترکی هستند و مان پسوند صفت ساز و اسم ساز هست.
regretful صفت به معنای پشیمان
واژه �پشیمان� فارسی بوده و از �پاش یا پاشه� به معنای پشت و �مان� به معنای اندیشیدن ساخته شده است .
در ترکی استانبولی واژه �پیشمانیه � که برای پشمک کاربرد دارد ربطی به این واژه نداشته و از واژه �پشمینه� فارسی گرفته شده است .
شاید ریخت درست این واژه �پاژمان� باشد که با گذشت زمان به پشیمان دگرگون شده.
پاژ: باز، پس گرایی
مان: مانده، فرومانده،
پاژمان: کسی که از کاری بازمانده و نادم است.
منصرف
پشیمان= پش ی مان
پش = پس
پش=پاش
پاش= عقب
پس = عقب
مان=ماندن
پشیمان=پشمان= پسمان=پسماندن = پس ماندن =پاش ماندن
برگشت به عقب ویا برگشت به پس
حرف ش و حرف س قریب المخرج هستن و به همدیگر تبدیل شدن
REGRET و REPENT هردو به معنی پشیمان شدن هستش
repent و penance معنی توبه هم میدن
She had repented of what she had done
او ( خانم ) از کاری که کرده بود ( گذشته کامل ) پشیمان شده بود ( گذشته کامل HAD PP )
واژه ( پَشیمان ) واژه ای پارسی است ؛چنانکه در رویه 66 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ دیوید مک کنزی آمده است:
این واژه در گویش اصفهانی به دیسه پیشِمون ( پیشِمان ) نیز واگویی می شود، بگمان بسیار، به چم "پیش اندیش"
یعنی کسی که به رفتار پیشینش می اندیشد ( از روی پشیمانی )
پشیمان:
پَسی مان = کسی که پس از انجام کار می ماند و می فهمد که کارش درست نبوده است.
یا
پشام ان ( باستان ) = روسیاه گونه= کسی که از کار خویش رو سیاه است.
پشام ( لغتنامه دهخدا ) = روسیاه
در برخی گویش های لری سیاه را ( شی ) می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
که شاید با واژه شوم و شیم ( لری ) به معنای نحس و سیاهی هم خانواده باشد.
( پشیمان واژه ای فارسی است ) .
دکتر کزازی در مورد واژه ی " پشیمان" می نویسد : ( ( پشیمان در پهلوی پشمان pašēmān می تواند بود که پژمان در پارسی ریختی دیگر از این واژه باشد . بنونیست , ایرانشناس مصری تبار فرانسوی ، این واژه را برآمده از پاتش مانه pātiš - māna دانسته است، به معنی جان یا اندیشه ای که به خویشتن باز می گردد . ) )
... [مشاهده متن کامل]
همچنین=
پشیمان. [ پ َ ] ( ص ) در پهلوی پشامان خوانده شده شاید از �پس �که سین به شین مبدل شده و از مان ( منش ) ترکیب یافته باشد.
افزون بر آن =
پشی=پش، پیش ( گذشته ) مان ( منش ) =منش یا رفتار پیشینمان که به شکل پشیمان در آمده است وبه کار یا رفتاری که در گذشته انجام شده اشاره دارد. وبه شکل پشمان هم گفته میشود، و کاملا فارسی است و به زبان ترکی هم راه یافت ، و به این واژگانی که ( ع ) گفت ربطی ندارد.
تغییر تلفظ یافته ی بوشمان هست این کلمه
در مغولی بصورت" شیمون یا شیمان "گفته میشود
هیچ ربطی به زبان پهلوی ندارد
به خاطر همین گاها پشیمون هم خونده میشه
ریشه ی واژه ی #پشیمان ✅
در بحث ریشه یابی این واژه آن را از پیش فارسی معرفی کردند که اصلا در فارسی پیش مان تلفظ نمیشود و به صورت په - شی - مان تلفظ میشود که در ترکیه به صورت پیشمان گویند زیرا از فرم کلمات ترکی که e داشته اند ای شده است همانند ائشیتمک - ایشیتمک
... [مشاهده متن کامل]
در ترکی قبچاق و قارلوق پوشایمان - بوشایمان دیده شده است و همچنین در ترکمنی پوشمان دیده شده است
این نشانگر این است که واژه بوشای بوده است و در فارسی بخاطر همین آن را پشی - مان گویند. ♦️
پس ربطی به پیش ندارد
این واژه ای بوش به معنی پوچ ترکی است به صورت bu�uq و boş و همانند آن دیده شده است
بوش ای : در شرایط سستی و پوچی
بوشایمان : شبیه به حالت سستی و پوچی
در فرهنگ معین پشیمان به معنی شرمگین آمده است که معنی پوچ شدن ، سست شدن ، شرمنده شدن را حمل میکند که ریشه در بوش ترکی دارد.
پس در اینجا میتوانیم بگوییم که پشیمان شدن مربوط به سست شدن , شرمگین شدن است.
پشیمان:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " پشیمان" می نویسد : ( ( پشیمان در پهلوی پشمان pašēmān می تواند بود که پژمان در پارسی ریختی دیگر از این واژه باشد . بنونیست , ایرانشناس مصری تبار فرانسوی ، این واژه را برآمده از پاتش مانه pātiš - māna دانسته است، به معنی جان یا اندیشه ای که به خویشتن باز می گردد . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( پشیمان شده داغدل ، پرگناه
همی سوی پوزش نیابند راه ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص361. )
تائب، متاسف، متلهف، منفعل، نادم
نادم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)